دجال
سه دیدگاه در حقیقت دجال
در مجموع درباره ی این حقیقت که دجال بنابر اموزههای اسلامی چیست ، سه نظریه وجود دارد:
1.برخی از دانشمندان اسلامی دجال را شخصی معین دانسته اند که هر جند یهودی الاصل است ،اما هویت اصلی او تا زمان منجی موعود ناشناخته باقی می ماند.طبق این دیدگاه،دجال مردی یک چشمی با توانمندی های فوق لعاده است که در اخرالزمان ظهور می کند.او با ابزارها و مرکبهای شگفت انگیزی که در اختیار دارد ، مردم را گروه گروه از گرایش به ارمانهای منجی موعود باز میداردو با حیله و تزویر مردم را به سوی شقاوت و جهنم ابدی سوق می دهد.
2.دسته ای دیگر از اندیشکندان اسلامی و کارشناسان معارف مهدوی ، دجال و ویژگی های شگفت انگیز او را که در روایات اسلامی بیان شده است ، اشاراتی کنایی و استعاری می دانند که به صورتی رمز گونه از جریانی ضد خدایی و شیطانی در اخرالزمان خبر می دهد که بر قلب و ذهن مردم تسلط یابد و فساد گستری و فتنه انگیزی را در تمام سطح جهان به نهایت درجه ی ممکن می رساند.این جریان فراگیر ، تمام اموزه های الهی را به سخره می گیرد،همه ی ارزش های اخلاقی را زیر پا می نهد و جمله ی فضیلت های لنسانی را در هم می کوبد.
طبق این دیدگاه دجال می تواند نمادی از نظام مادی گرایی حاکم بر جهان باشد که با مظاهر فریبنده و خیره کننده یخود چشم انسانی و معنویت گرای مردم را کور کرده ئ تنها چشم حیوانی و مادی گرایی انان را گشوده است.از این منظر دجال یک فرد نیست ، و عنوانی است برای کالیه ی افراد حیله گرو پر تزویری که بر راه منجی سبز می شوند و مانع می تراشند.
3.دیدگاه سوم که دیدگاه برگزیده یماست ، در حقیقت جمع میان دو دیدگاه قبلی است:
همانگونه که از ریشهی لغوی دجال و از منابع حدیثی معتبر استفاده می شود، دجال منحصر به یک فرد مشخص ، ان هم با یک چشم در پیشانی و با جثه ای افسانه ای و مرکبی رویایی نیستف بلکه عنوان کلی است برای تمام سردمداران دروغگو و فریبکار از رهبران مادی در اخر الزمان و نیز نمادی سمبلیک است برای تمام افراد پر تزویر و حیله گر که برای کشاندن مردم به دنبال ایده های شیطانی و هواهای نفسانی ود از هر مکر و فزیبی استفاده می کنند.
پیش از ظهور منجی ، هر جند زمینه های فکری ، اخلاقی و اجتماعی در سطح جهانی برای ظهور اماده می گردد، فعالیت دجالان نیرنگ باز نیز روز به روز افزلیش می یابد تا در زمینه سازی ان تحول عظیم وقفه ،خلل . مانع ایجاد نمایندو از پیشرفت گرایش های مردمی به ارمانهای الهی منجی بکاهند.
البته هیچ مانعی وجود ندارد که یک دجال بزرگ در راس همه ی دجالان اخرالزمان باشد که خود الهام کننده ی فتنه و فساد وتبه کاری به تمام دجالان دیگر باشد تا از این راه فتنه انگیزی ،نیرنگ بازی و فساد گستری را به اوج نهایی برساند.
طبق این نگاه دجال یک مفهوم کلی است که می تواند بر مصادیق بی شمار منطبق گردد.از میان این مصادیق بیشمار ،دجال دارای یک مصداق اصلی است با تواناییهای شگفت انگیز شیطانی که چهره و هویت اصلی اش در زمان ظهور اشکار می گرددو نیز دارای مصادیق فراوان فرعی از پیروان و هم قطاران اوست.
از این منظر ،واژه ی« دجال» همانندواژه ی« شیطان» خواهد بود.1چنانچه شیطان نیز یک مفهوم کلی است که دارای یک مصداق اصلی و مصادیق بیشمار فرعی می باشد.مصداق اصلی و مصادیق بیشمار فرعی می باشد.مصداق اصلی مفهوم «شیطان»همان «ابلیس اعظم»است و مصادیق فرعی ان تمام پیروان و فرمانبرداران او در طول تاریخ
—————————————–
1.جالب توجه اینکه در انجیل والهیات مسیح واژه ی «دجال»، در پاره ای از موارد بر «شیطان »و در برخی از موارد بر شخص «ابلیس» تطبیق شده است. جالب تر از ان که کد دجال در انجیل عدد666معرفی شده که این عددنماد و کد شیطان در ایین شیطان پرستی است.